نژادپرستی عاملی برای تَسلُط و کنترل
یکی از دلایل مطرح کردن و اعمال روند نژادگرایی، تضمین سُلطه و کنترل گروه یا گروههای نژادی بر سایر گروه یا گروههای نژادی است. نژادپرستی و نژادگرایی معمولاً توسط گروههای نژادی اکثریت بر گروههایی که اقلیتند اِعمال میشوند اما با این حال گاهی گروههای اقلیت نیز میتوانند این رویه را در پیش بگیرند. علت اصلی اعمال نژادپرستی توسط اکثریت، بیم داشتن از قدرت گرفتن اقلیت است. گروه اکثریت با استفاده از سلسله مراتب قدرت و ایجاد پروپاگاندا یا بوروکراسی مورد پسند خود، سبب میشود تا چهرهٔ گروه اقلیت را خدشهدار ساخته، موقعیتهای ارتقاء دهندهٔ اجتماعی را سلب و تصویر ناشایست، ناپسندیده، و فروتری از آن را در بین اجتماع به نمایش بگذارد تا در نتیجه چشمههای رشد و شکوفایی آنها در نُطفه بخشکد.
آپارتاید، تبعیض، تحقیر و توهین به نژادهای اقلیت در قرن بیستم و بیست و یکم میلادی ادامه داشته و به خشونت و قتل توسط گروههای نژادپرست و نظامهای حامی نژادپرستی تبدیل شدهاست. مصداق بارز آن، رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی بود که قهرمان مبارزه با نژادپرستی، نلسون ماندلا به مبارزه با آن برخاست و با قیام مردمی به پیروزی رسید.
بسیاری از دانشمندان در قرن نوزدهم براین باور بودند که جمعیت بشر میتواند به نژادهای مختلف تقسیم شود. اصطلاح «نژادپرستی» اسمی است که نژادپرست بودن را توصیف میکند و این مطلب را تأیید میکند که انسانها را میتوان و میبایست بر اساس تواناییها و شرایطی دستهبندی کرد که به نوبه خود احتمال دارد منجر به تشکیل نگرش سیاسی برای توزیع حقوق و امتیازات بر مبنای این دستهبندی شود. ریشه کلمه نژاد مشخص نیست. توافق زبانشناسان در کل این است که این کلمه از زبان فرانسه وارد زبان انگلیسی شده ولی در مورد اینکه چطور چنین کلمهای وارد یک زبان مشتق از لاتین شده، به توافق نرسیدهاند. یکی از نظرات اخیر این است که این کلمه از کلمه عربی به معنای «سر» یا «منبع» یا از کلمهای از زبان عبری به همان معنا گرفته شدهاست. نظریه پردازان نژادی اولیه عقیده داشتند که بعضی از نژادها پستتر از دیگران هستند و در نتیجه برخورد متفاوت با آنها توجیه داشت. آنها تحقیقات ساختگی علمی را به راه انداختند تا بتوانند فرضیات و پنداشت خود را درباره تفاوتهای نژادی به اندازه کافی تحت عنوان نژادپرستی علمی تعریف کنند.